یکی از افراد مسن برای من تعریف می کرد که در سال شصت تا هفتاد بخش بزرگی از جامعه ایران در نوعی بی تفاوتی و غفلت نسبت به سرنوشت زندانیان سیاسی به سر می برده است.
بخشی که حکومتی نبودند اما با توسل به خرافات، گورستان اعدامی های چپ گرا و مجاهدین را لعنت آباد می خواندند و در آنجا طلسم و دعا چال میکردند
و با هیجان برای خوشنودی دولت وقت تکبیر می فرستادند.
این بخش از جامعه بدون شک با پیشرفت و گسترش رسانه ها و نشر پیدا کردن آگاهی جدید و همچنین افول سطح اقتصادی به منتقدین جمهوری اسلامی تبدیل شدند
و حال جمهوری اسلامی در تلاش است که با سهل گیری در حجاب و رسانه این بخش را با خودش همراه سازد یا حداقل جامعه را به وضع انفجاری نرساند.
در عین حال در مورد اقلیتی که گمان می برد از قدرت تاثیرگذاری کم تری برخوردارند مانند بهاییان همچنان برنده عمل میکند.
ده ها دانشجو بهایی با شروع سال تحصیلی جدید از تحصیل محروم شده اند.
راه برون رفت از این وضعیت تنها در صورتی تامین می شود که نه فقط منافع اکثریت متوسط بلکه اقلیت نیز جدی گرفته شود و به نقطه بی تفاوتی نسبت به دگر اندیشان باز نگردیم.
راوی