یادداشت مُترجم
دیروز نشریه سوئدی «آفتون بِلادِت» گزارشی مُستند و تکان دهنده از اِفشاگری «گِرتا تونبَری» زنِ شجاع و فعاّل سیاسی-مدنی و مُدافع خستگی ناپذیر و پیگیر محیط زیست که از شانزده سالگی (در اصل ۸ سالگی) تا امروز که بیست و دو ساله است، پَرده برداری می نماید. او در آکسیون اعتراضی «کاروان جهانی قایق های صُمود/ جی.اس.اف» و چگونگی به گروگان گرفته شدن در آبهای آزاد بین المللی و شکنجه علیه خود و دیگر یارانش در زندان توسط دولت و ارتش اشغالگر و نسل کُشِ اسرائیل (“تنها دمُکراسی خاورمیانه”!!) مُشارکتِ چشمگیری داشت.
برگران به زبان فارسی: هاسّه-نیما گُلکار
آنچه رُخ داده است:
۲۲ مِی ۲۰۲۵
کِشتیای به نام «کانسیئنس» از ناوگان دریائی «کاروان آزادی» دُرست پیش از حرکتش برای رساندن کومکهای غذائی و داروئی، در نزدیکی ساحل مالت، هدف حملهی پهپادی قرار گرفت.
شبکهی تلویزیونی «سی.ان.ان» (آمریکا) گزارش داد که یک هواپیمای نظامی هرکولس از نیروی هوائی اسرائیل، برای مدتی طولانی در ارتفاع پایین، بالای کشتی پرواز میکرده است.
این رویداد باعث شد نخستین تلاش گِرِتا تونبَری برای رسیدن به نوارغزّه متوقف شود.
۱ ژوئن ۲۰۲۵
قایق بادبانیای به نام «مادلین» از جزیره سیسیل (ایتالیا) به سوی غزه حرکت کرد، اما یک هفته بعد در آبهای بینالمللی توسط نیروی دریائی اسرائیل متوقف گردید. دوازده فعال صُلح که درون کِشتی بودند، برخلاف میل خود به اسرائیل مُنتقل و سپس با هواپیما به کشورهای خود بازگردانده شُدند.
۳۱ آگوست ۲۰۲۵
بیش از بیست کِشتی از ائتلافی به نام «گلوبال فلوتیلا صُمود» (کاروان جهانی قایق های صُمود) از بَندرهای بارسِلون (اسپانیا) و جنُوا (ایتالیا) به سوی غزّه حرکت کردند. در بندر جنوا، حدود ۵۰ هزار نفر شاهد بدرقهی کشتیها بودند و نمایندهای از اتحادیهی کارگران بنادر ایتالیا تهدید کرد که: «اگر کومکها به غزه نَرسد، تمام اُروپا را تعطیل خواهیم کرد». در همین زمان، وزیر امنیّت ملی اسرائیل، «ایتامار بِنگویِر»، اعلام نمود که خدمهی کشتیهای یاری رسان را به عنوان “تروریست” در نظر خواهند گرفت.
۸ تا ۹ سپتامبر ۲۰۲۵
تعدادی از کشتیها در نزدیکی «تونس» لنگر انداختند. دو شب پیاپی، دو کشتی اصلی ناوگان با نوعی بُمب آتشزا مورد حمله قرار گرفتند. بعداز آن شبکهی تلویزیونی «سی.بی.اس» (آمریکا) گزارش داد که این حمله به دستور شخص نخستوزیر اسرائیل، «بنیامین نتانیاهو»، انجام شده و پهپادهائی که مواد آتشزا را رَها کردند، از یک زیردریائی نزدیک آمده بودند.
۲۲ سپتامبر ۲۰۲۵
در ایتالیا، در همبستگی با مَردم فلسطین در غزه و کاروان دریائی صُمود، اعتصاب عمومی و سراسری بَرگزار شُد.
۲۳ تا ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۵
جنوب جزیرهی کِرِتا (یونان)، کاروان دریائی توسط پهپادهائی مورد حمله قرار گرفت که موشکها و مواّد شیمیائی پرتاب کردند.
۲۴ سپتامبر ۲۰۲۵
چند دولت اروپائی به شهروندان خود که در کشتیها حضور داشتند هُشدار دادند که اسرائیل تهدید کرده است حملات خود را تشدید خواهد کرد. کشتیها برای حفاظت و تعمیر آسیبها به سمت آبهای سرزمینی یونان حرکت کردند.
۲۴ تا ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۵
پس از اعتراضهای گُسترده در اروپا، دولت ایتالیا تصمیم گرفت یک ناوِ جنگی برای محافظت از کاروان اِعزام کُند. چند ساعت بعد، نخستوزیر اسپانیا نیز اعلام کرد که همین کار را انجام خواهد داد.
۱ تا ۳ اُکتبر ۲۰۲
بیش از ۴۰ کشتی یکییکی مورد یورش (نیروی دریائی اسرائیل) قرار گرفتند و در آنها ۴۶۰ شرکت کننده بازداشت و به بندر أشدود در اسرائیل مُنتقل شدند، و آنان را به زندان «کِتزیوت» فرستادند. به دُنبال این اقدام، اعتراضهای وسیعی در سراسر جهان به راه اُفتاد. میلیونها نفر آزادی بازداشتشدگان را خواستار شدند و فقط در ایتالیا بیش از دو میلیون نفر در تظاهرات شرکت کردند که امور کشور را فلج نمود.
۸ اکتبر ۲۰۲۵
حدود ۱۰ کشتی دیگر حامل کومکهای اضطراری، پزشکان و خبرنگاران از ائتلاف دو کاروان «هِزارمادلین به سویِ غزه» و «کاروانِ آزادی» در آبهای بینالمللی در شمال مِصر مُتوقّف شُدند.
تعداد ۱۴۴ نفر از داوطلبان در این آکسیون ائتلافی، پس از دستگیری به اسرائیل مُنتقل و تحت بازداشت قرار گرفتند.
###
۱۰ پُرسش از گرتا تونبری
- چگونه توانستید در این آکسیون شرکت کُنید با اینکه وزارت خارجه سوئد هُشدار داده بود که نباید به غزّه سفر کرد؟
– اوّل از همه، هیچ هشدار یا ممنوعیتی برای سفر در آبهای بینالمللی وجود نداشت، و ما دقیقَن در همانجا بازداشت شدیم. در این زمینه باید اشاره کرد که دولتِ سوئد همین چندی پیش از شهروندان سوئدی که به مناطقی از اوکراین – جائی که سفر به آن ممنوع اعلام شده – برای انجام امور بشردوستانه رفته بودند، بهطور رسمی تمجید نمود. بنابراین آشکار است که این مسئله، موضوعی نژادپرستانه است، زیرا اوکراینیها سفیدپوست هستند. در ضمن، هشدارهای سفر معمولَن شامل سازمانهای بشردوستانهای که وارد مناطق جنگزده میشوند نمیشود. این مأموریت هم یک مأموریت بشردوستانه بود. ما این کار را انجام دادیم تا ناتوانی و بیعملی دولتهایمان را جبران کنیم و در برابر تصمیمات آگاهانهشان برای مخالفت با تقریبَن تمام سازمانهای حقوق بشری و سازمان ملل، و برای نقض قوانین بینالمللی با ادامهی همدستی در نسلکُشی، بایستیم.
اسرائیل اعلام کرده که در قایقهای شما هیچ غذائی یا کومک اضطراری وجود نداشته است؟
– این کاملن دروغ است. من شخصن کومکهای اضطراری را بستهبندی کردم و همه جعبهها را بررسی نمودم تا مُطمئن شوم که همه چیز سَر جایِ خودش است. تمامی قایقها حامل کومکهای بشردوستانه بودند. ما در طول سَفر چندین بار بررسی کردیم تا مطمئن شویم همه چیز دُرست است. تورکیه یک کشتی فرستاد که به ما پیوست و کومکهای بیشتری از آنجا به ما مُنتقل شد. بعدتر در زندان، از خَدمه یکی از قایقهای دیگر شنیدم که وقتی آنها دستگیر شدند، سربازان آنها را در پایین عَرشه نگه داشتند و از بالا شنیدند که کسی در حال فیلمبرداری است و میگوید: «نگاه کنید، اینجا سِلاح دارند»، که کاملن دروغ بود. به نظر میرسد اسرائیل افرادِ مؤثر در شبکههای اجتماعی را اجیر کرده تا در قایقها ویدئو بسازند و اینگونه دروغها را پخش کنند.
چرا کُنفرانس خبریتان را دُرست در ۷ اُکتبر، سالگرد کُشتار حَماس، برگزار کردید؟
– این اسرائیل بود که تصمیم گرفت ما را دقیقن در همان روز اِخراج کُنَد، و ما فقط بلافاصله بعد از فرود، کنفرانس خبری را برگزار کردیم. باید از اسرائیل بپرسید که هدفش از این زمانبندی چه بود.
اسرائیل میگوید افرادی در رهبری کاروان دریائی شما با حماس ارتباط دارند؟
– این کاملن نادرست است. اسرائیل همچنان همان دروغها و کارزارهای تبلیغاتی قدیمی را تکرار میکُند. همین که کلمهی «حماس» را به زبان میآورند، برایشان توجیهی میشود برای انجام هر نوع خشونت. آنها این دروغها را ساختند تا بتوانند ما را دستگیر کُنند و مثل تروریستها با ما رفتار نمایند. تروریسم یعنی استفادهی حسابشده از خشونت برای ایجاد وَحشت در میان غیرنظامیان بهمنظور کُنترل سیاسی. کاری که ما کردیم – یعنی دریانوردی صُلحآمیز در آبهای بینالمللی برای رساندن غذا و دارو به غیرنظامیان غزه – و این هیچ شباهتی به تروریسم ندارد. این رفتار اسرائیل است که در تعریفِ تروریسم میگُنجد.
اسرائیل به شما پیشنهاد داده بود که کومکها را به آنها تحویل دهید تا خودشان به غزه بفرستند، چرا این پیشنهاد را رَد کردید؟
– از سال ۲۰۰۸ میلادی که کاروانهای دریائی به سویِ غزه حرکت کرده اند، اسرائیل همیشه سعی کرده این پیشنهاد را مطرح کند، و تصمیم آگاهانهی ما همیشه این بوده که چنین پیشنهادی را رَد کُنیم. چون میدانیم اسرائیل دروغ میگوید: میگوید محاصرهاش قانونی است، ما تروریست یا حامی حَماس هستیم. و ما دیدهایم که اسرائیل اجازه نمیدهد کومکهای انسانی وارد غزه شوند. آن مقدار کمی از یاری ها که وارد میشود، به مَردم نمیرسد. کسانی که در صف ایستادهاند تا کومک بگیرند، هدف تیراندازی قرار میگیرند. مسئله فقط غذا نیست. گرُسنگی تنها بهخاطر نرسیدن کومکها نیست، بلکه بهخاطر این است که اسرائیل عامدانه و نظاممند، با کومک جهان، توانائی فلسطینیها برای تأمین نیازهای خود را نابود کرده: با بُمباران نانوائیها و زیرساختهای حیاتی، نابودی زمینهای کشاورزی، ممنوع کردن ماهیگیری – و تیراندازی یا بازداشت افرادی که در آبهای خودشان ماهیگیری میکنند. پس این فقط مسئلهی کومک رسانی نمی باشد – بلکه موضعگیری سیاسی علیه این مُحاصرهی غیرقانونی است.
آیا این فقط یک اقدام تبلیغاتی نیست – قایقهای «سِلفی» (خودنمائی) که ممکن است بیشتر از فایده، ضَرر برسانند چون توجّه را از غزه بَرمیدارند و روی خودتان متمرکز میکنند؟
– هیچکس جانش را برای گرفتن سِلفی به خطر نمیاندازد. من شخصن آشکارا میگویم که از موقعیّتم، رَنگ پوستم، و گُذرنامهی سوئدیام استفاده میکُنم تا از امتیازهایم برای رساندن پیام دربارهی مَردم غزّه بهره ببرم. البته که از توجّه رسانهای استفاده میکنیم تا دربارهی محاصرهی غزه حرف بزنیم. این از سال ۲۰۰۸ میلادی راهبُردی آگاهانه بوده است – تبلیغات و جلب توجه از معدود ابزارهائی است که برایمان باقیمانده، چون همهی نهادهای بینالمللی در تضمین حتّا ابتدائیترین حقوق بشر شکست خوردهاند. چقدر فلسطینیها باید غیرانسانی شمُرده شوند که فقط وقتی چهرههای سفیدپوست غَربی کاری میکُنند، «اقدامِ نمادین» محسوب میشود؟ این کاری نمادین است – هم رساندن کومک و هم نشان دادن اینکه مردم جهان در کنار غزه ایستاده اند، فرستادن پیامی به مردم غزه که: جهان شما را فراموش نکرده است. وقتی دولتهایمان کاری نمیکنند، ما وارد عمل میشویم. ما اُمید و همبستگی میفرستیم، و آن پیام رسید. بیشمار نفر از مردم غزه در ساحل ایستاده بودند و گفتند: «ما از شما استقبال میکُنیم، شما را در آبهای سرزمینیمان میپذیریم. ما حق داریم تعیین کنیم چه چیز وارد شود و چه چیز نَه». احساسات آن مردم هم اهمیت دارد. باید از آنها پُرسید که اقدام نمادین یعنی چه.
گِرتا، پول از کجا میآید و چه کسی تو را تأمین مالی میکند؟
– از وام تحصیلی دولتی (ثی.اِس.اِن) استفاده می کُنم. (با خنده) ایکاش کسی کومک مالی می کرد! اگر به کُنفرانسی دعوت شوم، تلاش میکنم هزینهی مسافرت با قطارم را از برگزارکنندگان بگیرم. تمام پولهائی که از جوایز یا حقّالتألیف کتابها و فیلمهائی که در آنها شرکت کرده و دریافت کردهام، به «بُنیادهای اُمور خیریّه» اِهدا می کنم و بودجهی کاروان دریائی از راهِ جمعآوری کومکهای مردمی تأمین شُد؛ داوطلبانی بودند که همه چیز را رَها کردند و تمام وقتشان را بدون دریافت پول صرف این آکسیون کردند.
آیا ضّدیهود (آنتیسیمیت) هستی؟
– اینکه بگوئیم همهی انسانها باید در صُلح، عدالت و برابری زندگی کنند و مرتکب نسلکُشی نشویم، از نظر من ضدیهودی نیست.
این مسئله چه ربطی به محیط زیست دارد؟ تو که فعال اِقلیمی هستی؟
– همهچیز به هَم مرتبط است. از جمله این واقعیت ساده که تقریبن هیچ چیز به اندازهی جنگ و اِکوسید (تخریب یا نابودی اِکوسیستمها) برای محیط زیست زیانبار نیست. اِکوسید نوعی جنگافروزی است که هدفش از بین بُردن امکان زندگی مردم در سرزمینشان است. ولی باید سادهتر گفت: من فعّال محیط زیست هستم چون برایم انسان و سلامت سیّاره ی زمین مُهم است. به نظرم تمرکُزم عَوَض نشده است. هنوز بر اساس همان اصول اولیّه فعالیت میکُنم: عدالت، برابری، آزادی و پایداری. برای من فرقی نکرده است. و حتی اگر کسی آنقدر خودخواه باشد که از دیدن بُمباران شدن یا مرگ از گرسنگی مردم تأثیر نپذیرد – چطور میتواند انتظار داشته باشد جهانی که اجازهی چنین فجایعی را میدهد، روزی برای پایداری محیط زیست گامی بَردارد یا از او پُشتیبانی نماید؟
اسرائیل ادّعا کرده که افراد در رهبری کاروان با حَماس در ارتباط هستند، و رسانههای «اِکسپرسِن» و «دوکو» فاش کردهاند که برخی از افراد فعال در جنبش کاروان در سوئد از حماس تمجید کردهاند – پاسخ تو چیست؟
– ادعاهائی که اسرائیل دربارهی رهبری کاروان مطرح کرده، تا کنون کاملن دروغ از آب درآمده است و آن، وسیلهای برای توجیه بازداشت ما و رفتار با ما بهعنوان تروریست می باشد. دربارهی اظهاراتی که حالا برخی میگویند افرادی از جنبش کاروان مطرح کردهاند – که من شخصن ندیدهام – طبیعتَن آن سخنان را تأیید نمیکُنم. امّا میتوان پُرسید: چه زمانی قرار است حمایت از اسرائیل بحثبرانگیز شود؟ کسانی که گفتند اسرائیل حق دفاع از خود دارد، وقتی مرتکب نسلکُشی شده – نسلیکُشی که حتا سازمان ملل هم آن را تأیید کرده؟ من منتظر روزی هستم که حمایت از اسرائیل، اَمری بحث براَنگیز تلقّی شود، زیرا تعریف تروریسم کاملن بر رفتار اسرائیل مُنطبق است و آنها مرتکب جنایت جنگی پُشتِ جنایت جنگی میشوند – و این دیدگاه را در جای خود روشن میکُند.
###
گزارش:
گرتا تونبَری از چندین شبانه روزِ وحشت زا در زندان اسرائیل سخن می گوید!
در راهرو چمدان قرمز او قرار دارد. شخصی با ماژیک سیاه بزرگ نوشته است: «گِرِتا فاحِشه» و در اطراف آن یک پرچم اسرائیل و یک آلت مردانه نُعوظ یافته نقش بسته است. این چمدان توسط نظامیان اسرائیلی از قایق توقیف شده بود — و به او به این شکل بازگردانده شد. او میخندد.
– آنها مثل بچههای پنجسالهاند!
گرتا تونبَری را در خانه ی مُشترکی (کُلِکتیو) که با دوستانش زندگی میکند ملاقات میکنیم. نور پائیزی از پنجرهها میتابد و فضا با وجود تمامِ چیزها، عجیب شاد است. قهوه مینوشیم. دیوارها پُر از پوسترهای تظاهرات از سراسر جهان است.
نخستین شبی که اینجا خوابید برای اولین بار دَر – نَه، او به یاد نمیآورد چه وقت – یک شب کامل خوابید. شب دوّم فقط نیمساعت خوابید. کابوسی دربارهٔ قایقهای بُمبارانشده او را بیدار کرد. او بابت اینکه در چند نوبت در وسط جمله مکث میکند، پوزش می خواهد.
– مغزِ من مثلِ گذشته، کار نمیکُند.
او نمیخواهد تیترها درباره ی خودش و شکنجهای که میگوید بر او رَفته باشد. این یکی از نخستین چیزهائی بود که همان شب که به خانه برگشت، در کُنفرانسی خبری در میدان مرکزی شهر استکهلم «سِرگِلز توری» همراه با چند تن از سایر سوئدیهائی که در کاروان بزرگ جهانی «صُمود» شرکت داشتند و تلاش کردند کومکهای اضطراری به غزّه برسانند، گفت که او به آن مواضع پایبند است.
گرتا تونبَری می گوید: این درباره ی من یا دیگران از کاروان قایق ها نیست. هزاران فلسطینی، از جمله صدها کودک، همین الآن بدون مُحاکمه زندانیاند و بسیاری از آنها به احتمال زیاد شکنجه میشوند.
او تأکید میکند که این داستان در رابطه با «همبستگیِ بینالمللی» است، درباره ی انسان هائی است که گِرد هم میآیند تا کاری را انجام دهند که دولتها از انجامِ آن پرهیز می کُنند.
– و بالاتر از همه این درباره ی مَردمی است که در نوارغزّه زندگی میکنند.
با این حال من میخواهم گفتگو را به آنچه برای او اتفاق افتاده بِکشانم. علاقه ی عمومی زیاد است، و برخورد با خودش بهتنهائی چیزی را منعکس نمیکند.
– بله، این نشان میدهد که اگر اسرائیل با درنظرگرفتن توجّه جهانی بتواند با یک فرد مشهور، سفیدپوست و دارای گذرنامه ی سوئدی اینگونه رَفتار کُند، فقط تصّور کُنید در خَفا با فلسطینیها چه میکنند.
همین تازگی خبری آمده که یک پسر فلسطینی از کرانه باختری، همسِنّ گرتا، در یک بازداشتگاه اسرائیلی جان باخته است.
– آنچه ما تجربه کردهایم فقط بخش کوچکی از چیزی است که فلسطینیها تجربه کردهاند. روی دیوارهای سلولهای زندانمان جای گلوله با لکّههای خون و پیامهائی حَکشده از زندانیان فلسطینی که پیش از ما آنجا بودهاند، دیدیم.
ما درباره ی بمباران قایق او در کِناره «تونِس» در اوایل سپتامبر(۲۰۲۵) صُحبت میکُنیم. قایقی که او میبایست آن زمان در آن حضور می داشت، اگر بهطور اتفاقی برای کومک به یک کنفرانس خبری فراخوانده نشده بود. آن حمله به دستور نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، مطابق شهادت دادن مأموران اطلاعاتی آمریکائی به شبکه تلویزیون «ثی.بی.اس»(آمریکا) انجام شده بود.
او از مواّد شیمیائی ای که بر روی قایقها پاشیده شد یاد میکند و میگوید دیگر هرگز در عُمرش نمیتواند به آسمان پُرستاره بدون اینکه به پهپادها فکر کُند، نگاه نماید.
گرتا تونبَری میخواهد به خدمه ی ۵۰۰ نفری در ۴۲ قایقی که تشکیلدهنده ی این کاروان بودند اشاره کُند. آموزگاران، پزشکان، پژوهشگران، دانشجویان، نمایندگان پارلمان، صاحبان کسبوکارهای کوچک، از جوانترین ۱۸ ساله، تا پیرترین ۷۸ ساله.
– آنها همه انسان هائی با تاریخچه ی زندگی مُتفاوت بودند.
او از شرکتکنندگان یهودی که با آنها آشنا شده و بهویژه او را تحت تأثیر قرار دادند صحبت میکند.
– چند نفراز آنان در خانوادههائی واقعن طرفدار اسرائیل، بُزرگ شده بودند. آنها همه چیز را رَها کردند و رفتند، جانشان را به خطر انداختند و ایستادگی کردند تا آنچه در غزّه رُخ میدهد به نامشان اتّفاق نیُفتد. اما در چند مورد این باعث شد خانوادههایشان رابطهشان را با آنها قطع کنند.
ما یک توقف در مصاحبه میکنیم و ضبط را قطع می نمائیم، زیرا گرتا تونبری نیاز به خوردن چیزی دارد. او یک دیگ لوبیا از یخچال بیرون آورده و آن را گرم میکُند. رویِ پیشخوان آشپزخانه چغندر و سبزیجات دیگری از یک تور «دامپاسترینگ» اخیر قرار دارد: غذای دورریخته شده از کانتینرهای سوپرمارکتها که نجات داده شده، بیرون آورده اند.
وقتی ضبط را دوباره روشن میکنیم او با انجام دادن کش و قوسی صدا را آزمایش میکُند: «مادِرفاکِرررر»، میگوید و میبیند که نمایشگر صدا در موبایل من به سَقف میخورد.
ما جلو میپَریم به شبی که قایق توسط نیروی نظامی اسرائیل متوقف شد. افرادی با صورتهای پوشیده و سِلاحهای خودکار بزرگ سوار قایق شدند — این بهصورت زنده از کانالهای قایق ها پخش شد و مردم سراسر جهان آن را مشاهده کردند. چندین شاهد که «آفتون بِلادت» با آنها گفتگو میکند توصیف میکنند که چگونه اسلحهها به روی صورتشان نشانه رَفت. آنها به عرشه ی پائین بُرده میشوند و آنجا باید حلقهوار بنشینند بدون اینکه حرکت کنند، در حالی که قایق به سمت ساحل هدایت میشود.
– آنجا خیلی گرم بود. ما فقط نشسته بودیم. کسانی که ما را نگهبانی نمیدادند دورِ قایق میگشتند و وسایل را پاره پوره میکردند و همه چیز را پَرتاب میکردند.
او نمیداند چه اتفاقی برای غذا، داروها، پوشکها و شیر خُشکهای مادران — کومکها برای غزه — اُفتاده است.
بعد از حدود بیست ساعت به «اَشدود»، بزرگترین بندر صنعتی اسرائیل، چهار مایل جنوب تلآویو رسیدند. گرتا تعریف می کند که یک نظامی به من اشاره کرد و گفت «تو اوّل، بیا!».
به او اجازه ندادند تیشِرتی که روی آن نوشته «آزادی فلسطین» را بپوشد، بلکه به او دستور داده شد لباسش را عوض کُند. او توصیف می کند که یک تیشِرت نارنجی رنگ که روی آن واژه ی«دِکولونایز»(اِستعمارزُدائی) نقش بسته بود را می پوشد.
– و بعد کُلاه قورباغهای را بر رویِ سَرَم می گُذارم. وقتی قرار است از قایق پیاده شوم تعداد زیادی پولیس در حالتِ ایستاده منتظر بودند. آنها دستم را گرفتند، مرا روی زمین کِشیدند و یک پرچم اسرائیل را روی من اَنداختند. اینجا همهچیز از «صِفر تا صَد» تغییر میکُند، چندین شاهد توصیف میکنند که خشونت تشدید میشود.
گرتا تونبری توصیف میکند که چگونه او را به ناحیهای آسفالتشده که با نرده ی آهنی محصور شده بود کشاندند. این صحنه طولانی است که بیش از شش ساعت ادامه دارد، طبق گفته ی گرتا و چند شرکتکننده ی دیگر در کاروان قایق ها که آفتون بلادت با آنها صحبت کرده، تأیید شده است.
– این مثل وضعیت دیستوپیک (ویران شهری) بود. شاید ۵۰ نفر را دیدم که با دستبند زانو زده بودند و پیشانی هایشان رویِ زمین بود.
گرتا از روی مُبل بلند میشود و وضعیّت را روی فرشِ راهراهِ سالن نشان میدهد.
– آنها مرا به سَمت مقابل جائی که بقیه نشسته بودند کِشاندند، و من همیشه پرچم اسرائیل را به دورِخودم داشتم. آنها مرا با لَگد کُتک می زدند.
گرتا خندهای میکند…
– بعد کُلاه قورباغهام را از روی سَرَم کشیدند و آن را با حالتی آشُفته و هَیَجان ناگهانی روی زمین انداختند و لَگدمال کردند. آنها مرا با خشونت بسیار شَدید به گوشه ای رو به دیوار بُردند و با یاد گرفتن چند کلمه ی سوئدی دائم خطاب به من می گفتند: “«جِنده ی کوچولو» و «گِرِتا یِ فاحشه» اینجا محلِ ویژه ی بانوان است”. هر بار کسی سَرش را از خاک بلند میکرد به زمین کوبیده می شُد.
طبق گفته ی گرتا و دیگر سوئدی ها، در گوشهای که گرتا نشسته بود پولیسها پرچمی قرار داده بودند.
– پرچم طوری قرار داده شد که به من بچَسبد. وقتی باد می وزید و به من میخورد آنها فریاد میزدند: «پرچم را لَمس نکُن!» و با لگد به پهلویم میزَدند. بعد از مُدتی دستهایم را با بَستهای پلاستیکی خیلی مُحکم بَستند. تعدادی نگهبان صف کشیدند تا وقتی من آنطور نشسته بودم عکس سِلفی بگیرند.
– آنها چمدانم را گرفتند و همه ی چیزهائی که به تعبیرشان بهعنوان مرتبط با فلسطین بود را پَرت کردند. هر چیز ی را که بَرمیداشتند، به چشمهای من خیره میشدند و همزمان کاردی را بیرون میآوردند و در حالی که ده نفر سِلفی میگرفتن، آرام آرام آنها را پاره میکردند.
گِرتا تعریف میکُند: ناگهان وزیر راستگرای افراطی «ایتامار بِنگویِر» واردآن منطقه شد و مقابل همه ایستاد، و فریاد زد «شما تروریستاید! شما میخواهید بچههای یهودی را بکُشید!». کسانی که اعتراض کردند به کناری کشیده شدند و مورد ضَرب و شَتم قرار گرفتند. آنها به زمین انداخته شدند و کُتک خوردند. اما من فقط میتوانستم آن را از گوشه ی چشم ببینم، چون هر بار که سَرَم را از زمین بُلند میکردم، نگهبانِ کِنارم به من لگد میزَد.
او توصیف میکند که یک صحنه ی بسیار تأثُراَنگیزی بود.
– من نیاز به رفتن به سرویس بهداشتی (توالت) داشتم و درخواست کردم. آنها مرا مجبور کردند از میان جائی که مردم نشسته بودند عبور کُنم تا آنها مرا ببینند.
گرتا اضافه می کُند: وقتی که یکی از اعضای زن هیئت نمایندگی سوئدی گفت «گِرتا، ما با تو هستیم!»، آنگاه او را به گوشه ای بُردند و مورد ضرب و شتم قرار دادند.
– زمانی که دوباره از میان ردیف افرادی که نشسته بودند عبور کردم آن زنان، اصطلاح عامیانه ی اینترنتی «اِسلای!» (در اصل به معنی “با خشونت کُشتن”) که تکیه کلام تکراری مخصوص به خودم به مفهوم “کار فوق العاده انجام دادن” است را خطاب به من می گفتند، زیرا آنها می دانند که این اصطلاحِ ویژه، مورد استفاده ی من می باشد. و آنانی که خطاب به من «اسلای!» می گفتند، مورد هجوم نگهبانان با لگد قرار می گرفتند. در ادامه ی راه رفتن من، شخصی فریاد می زند: «اِسلاااای!» و دیگران هم به عنوان تأیید،همین کلمه ی “اسلای!” را با هم تکرار می کنند و چون تعدادشان زیاد بود، نگهبانان امکان ضرب و شتم کردن همه را نداشتند.
او سکوت می کُند و لبخند می زنَد…
سپس گرتا به داخل ساختمانی بُرده شد تا برای بازرسی بدنی لباسهایش درآورده شود.
– نگهبانها کاملن از همدلی و انساندوستی تُهی بودند، و همچنان با من عکس سِلفی میگرفتند. خیلی چیزها را به یاد نمی آورَم. خیلی چیزها همزمان اتفاق میاُفتاد. آدم در حالت شوک است. درد دارد اما وارد مرحلهای میشود که تلاش میکُند آرام بماند.
ناگهان او را به داخل یک اُتاق تمیزکاری کشاندند که مجبور شد زانو بزنَد.
– آنوقت «بِنگویِر» و تیم رسانهای او وارد شدند، ایستادند و فیلم گرفتند و او گفت: «من شخصن مُراقب خواهم بود که با تو مانند یک تروریست رفتار کنیم و بگذارم در زندان بپوسی. تو حَماس هستی. تو تروریستی. تو میخواهی بچههای یهودی را بکُشی!». در حالی که او فریاد میزد من آن مقدار که ممکن بود آرام نشسته بودم و کُنوانسیونهای سازمان ملل را خاطر نشان میکردم و میگفتم اسرائیل معاف از قوانین بینالمللی نیست و باید به آنها احترام بگذارد. فکر کردم دارند این را برای مُنتشر کردن ضبط میکنند، اما من هنوز ندیدهام که منتشر شده باشد.
یکی از دوستان گرتا می گوید که او خوب جواب داد.
بِنگویِر پس از آن خودش در رسانهها درباره ی بازدیدش از زندان صحبت کرد، و از نَحوِه ی سختگیریهائی که اِعمال شد پُز داد. او توصیف کرد که این سیاستی است که خودش فرمان داده است.
بنابر نوشته ی نشریه «یدیعوت آحرونوت»، بن گویر گفته است: “من به اینکه ما با فعالان کاروان (صُمود) مانند حامیان تروریسم برخورد میکنیم افتخار میکنم. آنها باید طعم شرایط زندان «کتزیوت» را بچشند و پیش از بازگشت مُجدد به اسرائیل دو باره به فکر بیفتند که علیه آنان اینگونه عَمل میشود”.
بعد از جلسه ی وزیر در اَنباری، گرتا ملاقاتهای بیپایانی با کارمندان داشت که میخواستند او برگهای را امضا کُند که از جمله ادّعا میکرد او (گرتا) بهطور غیرقانونی وارد اسرائیل شده است، امّا او از تأیید چنین برگه ای اِمتناع وَرزید. دستهایش دوباره با بَست پلاستیکی بسته شد، چشمانش بسته شد و در یک سلول کوچک داخل یک ماشین قرار گرفت که در آن یک شبِ سرد را همراه با دیگر بازداشتشدگان گذراند.
– خیلی سرد بود و ما تیشِرت پوشیده بودیم.
او تعریف میکند که به زندان بُرده شد و در بیرون بارِدیگر مجبور شُد لباسهایش را درآورَد.
– این تحقیر بود، دستکاری سخت و همهچیز فیلمبرداری میشد. تمام کارهائی که انجام میدهند بسیار خشونتآمیز است. داروهای مردم را که مربوط به قلب، سرطان و انسولین بود جلوی چشمشان در سَطل زُباله میانداختند.
گرتا تعریف می کند: در داخل زندان یک عکس بزرگ روی یک دیوار، کاغذدیواری شده بود. غزّه ی بمبارانشده و مردم در حال فرار را نشان میداد، با متنی به عربی: «غزه ی جدید» کنار یک پرچم بزرگ اسرائیل.
در زندان او در سلولهای مختلفی به سَر بُرد. گاهی یک سلول حدود ۱۵ متر مربع با ۱۳ زندانی دیگر. روزها طولانی بود — چهار روز؟ زمان با هم قاطی شد، ساعتی وجود نداشت. آنها تقریبن غذائی نمیگرفتند و در تمام مدتِ بازداشت، آب نوشیدنی تمیز نداشتند و مجبور بودند از شیر کنار توالت که از آن چیزی قهوهای رنگ جاری میشد بنوشند. چندین نفر بیمار شدند.
– احساس میکردی جائی برای گریه کردن نداری چون خیلی کمآب شده بودی. هوا خیلی گرم بود، حدود ۴۰ درجه سانتیگراد. همیشه میخواستیم فکر کنیم: میتوانیم آب داشته باشیم؟ میتوانیم آب داشته باشیم؟ بالاخره باید فریاد زَد. نگهبانها همیشه جلو قفسها راه میرَفتند و میخندیدند و بُطریهای آبشان را نشان میدادند. آنها بطریها را با آب، جلوی رویِ ما به داخل سطل زباله میانداختند.
طبق گفته ی چندین شاهد که با «آفتون بِلادِت» صحبت کردهاند؛ در یک زمان حدود ۶۰ نفر داخل یک قفس کوچک در فضای باز وَسطِ آفتاب گذاشته شدند. بیشتر افراد جا برای نشستن نداشتند.
– وقتی مردم از حال میرفتند ما به قفسها میکوبیدیم و درخواست پزشک میکردیم. بعد نگهبانها آمدند و گفتند «ما شما را در گاز غوطه وَر میکُنیم». این تهدید معمول آنها بود. آنها با بُلند کردن یک کپسول گاز تهدید میکردند دکمهٔ آن را به سمت ما فشار دهند.
در شبها نگهبانها مرتب از کنار ما میگذشتند و قفس را میتکانیدند، چراغ قوه به سمت داخل میتاباندند و چندین بار در شب میآمدند و همه را مجبور میکردند سَرپا بایستند.
گرتا تونبری توصیف میکند که چگونه او را در یک سلول انفرادی پُر از حَشَره ها گذاشتند. ساعتها، او نمیداند چه مدت. او اِنگار برای آرام کردنِ خود آهنگ می خواند.
– اما بعد از مدتی مجبور شدم استراحت کُنم، خیلی از نظر فیزیکی طاقتفرسا بود که آن آهنگ را آنقدر بخوانم.
گرتا به ملاقاتهای انفرادی با مقامات، دیپلماتها، سیاستمداران، از جمله جلسهای با نمایندگان دولت بُرده شد.
– آنها گفتند: «ما به حَماس پیشنهاد دادیم که تو را علیه گروگانها مُبادله کنند» و ساکت به من ُزل زَدند. وقتی بعد از مدتی پرسیدم «منظورتون چیه؟» گفتند: «ما شوخی کردیم». دیگران تکرار کردند: «این نَسلکُشی نیست. به ما اعتماد کنید، اگر میخواستیم نسلکُشی انجام دهیم، میتوانستیم این کار را بکُنیم».
در بَندَر تنها برای پنج دقیقه سوئدیها توانستند یک وکیل ببینند، بعد دیگر هیچ کومکِ حقوقیای نبود. فقط در روز جُمعه سه نفر از سفارت سوئد در تلآویو آمدند تا سوئدیها را در یک قفس، در فضای باز ملاقات کُنند.
– ما با هم بودیم و درباره ی برخوردی که با ما شده بود صحبت کردیم. درباره ی کمبود غذا، آب، درباره ی ضرب و شتم و شکنجه. ما آسیبهای جسمیمان شامل کبودیها و خَراشها را نشان دادیم. تمام اطلاعات مربوط به تماسها را دادیم. من شماره ی پدرم و شماره ی تماسمان در سازمان را دادم. ما به روشنی گفتیم: همه ی این گفتهها باید به دستِ رسانهها برسد.
طبق گفته ی گرتا تونبری پاسخ این بود که کارشان گوش دادن به آنها است.
– آنها هیچ کاری نکردند و فقط گفتند: «کار ما این است که حرف های شما را بشنویم. ما اینجا هستیم و شما حقّ حمایت کُنسولی دارید.
– ما بارها و بارها گفتیم: ما به آب نیاز داریم. و آنها دیدند که نگهبانها بطریهای آب داشتند. از سفارت (سوئد) گفتند: «ما این را ثبت میکُنیم». یکی از ما، «وینسِنت» گفت: «دفعه ی بعد که با شما ملاقات میکُنیم، می بایستی آب همراه خود بیاورید.
بعد دو روز طول کشید تا کارکنان سفارت دوباره برای ملاقات حاضر شوند.
– آنها آب همراه نداشتند، جز یک بُطری نصفهای که خودشان نیمی از آنرا نوشیده بودند. آن بطری نیمه را وینسِنت نوشید، که وضعش بدتراز ما بود. ما دائم از نگهبانها میپُرسیدیم: «میتوانیم آب داشته باشیم؟»، اما آنها با بطریهای آبشان دور میزدند و پاسخ نمیدادند.
در نهایت گروه سوئدی تصمیم گرفتند در حضور کارکنان سفارت از بازگشت به سلولهایشان امتناع کنند تا زمانی که آب در اختیار داشته باشند. اما کارکنان سفارت خواستند زندان را تَرک کنند.
– من گفتم: « آیا میخواهید ما را اینطوری در این وضعیّت رَها کُنید؟ اگر حالا بروید آنها ما را کُتک میزنند!». اما آنها فقط ادامه دادند و رَفتند.
از چند نفری که در این آکسیون شرکت کرده بودند گفته اند یک فعال زن، از شدّت خشم قاطی کرد و رویِ سطل زبالهای که نگهبانها بطریهای آبشان را در آن پَرت کرده بودند لگد زد. بطریها روی زمین ریخت و گرتا و بقیه روی زمین اُفتادند و هولهولَکی بطریها را باز کردند و چند جُرعه ای که نگهبانها از آب باقی گذاشته بودند را نوشیدند.
– کارکنان سفارت این را میدیدند اما باز هم به راه خود ادامه دادند و رَفتند.
همان روز که شرکتکنندگان پس از پنج روز حَبس آزاد شدند، اولف کریستِرسون (نخست وزیر سوئد) اظهار داشت که: «رفتن به سوی غزّه، علیرَغم هُشدارها، خیلی احمقانه بود».
وقتی آفتون بلادت ایمیلهائی را که وزارت امور خارجه سوئد برای بستگان فرستاده بود با آنچه بازداشتشدگان به کارکنان سفارت گفتهاند مقایسه میکُند، مُشخص میشود که شدّت وَخیم بودن اوضاع، کم رنگ نشان داده شده است.
صحنه ی چندساعته از بَندری که گرتا تونبری ساعتها مورد ضرب و شتم قرار گرفت، وزارت امور خارجه سوئد اینگونه توصیف میکُند: «او از بَدرفتاری شدید و نشستن طولانی روی سطحِ سخت خبر داد».
در روز شنبه (۱۱ اُکتبر ۲۰۲۵) چند رسانه شهادتها را منتشر کردند که در آنها گفته شده، گرتا تونبَری مورد شکنجه و ازار قرار گرفته است.
در ایمیلهائی که آفتون بلادت به آنها دسترسی داشته، پدرِ گِرتا «سوانته تونبَری» این موضوع را به وزارت امور خارجه گوشزَد کرده است.
پدر گرتا گفته است: آنچه که وزارت امور خارجه به من ایمیل کرد با گزارش گرتا تطابق نداشت. بنابراین، من تمام رفتار و تماس آنها را بهعنوان یک خیانت و آشکارا تحریک احساسات (پرووُکاسیون) تجربه کردم. همان زمان که گویا من مُهره ای در صحنه ی یک جنگِ فرهنگی بودم، (در رسانه ها) می خوانم که یک وزیر مسئول اسرائیلی علَنن تأیید میکند که مطابق قوانین جاری، دستگیر شدگان مورد شکنجه ی نظاممَند (سیستماتیک) قرار گرفتند.
هیچکُجا در ایمیلهای وزارت امور خارجه به بستگان که آفتونبلادت به آنها دسترسی پیدا کرده دیده نمی شود که گرتا و دیگر بازداشتشدگان خواسته باشند این اطلاعات در اختیار رسانه ها قرار داده شود.
آفتون بلادت با سه عضو دیگر کاروان صحبت کرده است که بهطور کُلی هرآنچه گرتا تونبری تعریف کرده را تأیید میکنند و همه ی آنها انواعی از ضرب و شتم و تحقیرشدن را تجربه کردهاند. ما همچنین با بستگان صحبت کردهایم. همه شدیَدن از نحوه ی عَملکرد کارکنان سفارت سوئد انتقاد دارند.
یکی از آنها «ماریتا رودریگِز» است که شوهرش «توماس» همراه با پسرشان «مالِک» در خانه به انتظار نشسته بودند:
– از آنها (کارمندان سفارت سوئد) خواستیم تمام داده هائی را که در اختیارشان گذاشتیم را به بستگانمان اطلاع دهند. چرا مُهمترین مطالب ما را که بیان کردیم از دیدِ بستگانمان پنهان نمودند؟
ماریتا تابعیّت مُضاعف، هم سوئدی و هم شیلیائی دارد.
– ما یک کنسول از شیلی دیدیم. وقتی او نتوانست برای ملاقات وارد شود، تلاش نمود از کنارِ نگهبانها عبور کُند. او نگهبانها را به کنار زَد و به ما گفت: «سلام، من کنسول شما از شیلی هستم. فقط میخواهم بدانم: حالِ شما چطور است؟». این آن تضادی بود نسبت به کارکنان وزارت امور خارجه سوئد که به نظر نمیرسید هیچ گونه اعتراضی داشته باشند.
یکی دیگر از بازداشتشدگان «وینسِنت ِاستورم» بود که چگونگی ضَرب و شَتم و تحقیر را توصیف میکند.
– آن ها (کارمندان سفارت سوئد) کاری برای ما انجام ندادند. من بسیار نااُمید شدم. ما دیدیم که هیئتهائی از کشورهائی مانند فرانسه سفیران خود را فرستادند و آنها میتوانستند در ملاقاتهایشان آب بنوشند و شیرینی بخورند. امّا سفارت سوئد هیچ کاری نکرد.
آفتونبلادت به ایمیلهای بین نامزد وینسِنت، «رِبِکا کارلسون» و وزارت امور خارجه (سوئد) دسترسی دارد. در یکی از ایمیلها وزارت امور خارجه بهطور ضمنی مینویسد که «وینسِنت آب دریافت کرده و در حین ملاقات، او توانست یک بطری آب بنوشد که سفارت به همراه داشت».
اما ربکا می گوید: آن فقط یک بطری نصفه بود که کارکنان سفارت آن را با خود آورده بودند و هیچ شخص دیگری آب در اختیار نداشت. آنها واقعیتِ (زِشت) را زیبا جلوه دادند.
تمامی شرکتکنندگان در کاروان و بستگان که آفتونبلادت با آنها صحبت کرده به یک شکل توصیف میکنند. شهادتهای بازداشتشدگان درباره ی شرایطشان توسط وزارت خارجه در ارتباط با بستگانشان تعدیل شده بود. چند تَن از بستگان اَصلَن هیچ شهادتی از اعضای خانواده ی خود که بازداشت شده بودند دریافت نکردند.
– ربکا کارلسون می گوید ما وزارت امور خارجه را به دلیل کوتاهی در ایستادگی برای اِحقاق حقوق شهروندان سوئدی به «دفتردادرسی اداری/ جی.او» گزارش خواهیم داد.
آفتونبلادت برای اظهار نظر با نخستوزیر سوئد «اولف کریستِرسون» تماس گرفت که سخنگوی او ما را به وزارت امور خارجه ارجاع میدهد. در سفارت سوئد در تلآویو نیزهیچکس مصاحبه با ما را نمی پذیرد.
وزیر امور خارجه سوئد «ماریا مالمِر اِستنِرگارد (از حزب پارلمانی میانه) در ایمیلی به آفتونبلادت مینویسد: «شهروندان سوئدی خودشان خطر بُزرگی را پذیرفتهاند. کاروان جهانی صُمود دوباره با همان قایق ها به سمت غزّه حرکت کرد با همان نتیجه ی پیشین که هیچ کومک اضطراریای وارد جمعیت غیرنظامی غزه نشُد».
آفتونبلادت با چندین کارشناس که انتقاداتی به برخورد دولت سوئد دارند تماس گرفته است. یکی از آنها وکیل «لینوس گاردِل» می باشد که اشاره میکند؛ طبق قوانین سوئد و قوانین بینالمللی حمله به کاروانهای کومک رسانی یک جُرم محسوب می شود. او اضافه می کند: عملکرد دولت شگفتانگیز است. یکی دیگر از کارشناسان، پروفسور«سعید محمودی» اُستاد بازنشسته در حقوق بین الملل در دانشگاه استکهلم، می گوید: فهمیدن رفتار دولت سوئد دُشوار می باشد. (دیدگاه تخصُصی سعید محمودی را در پایان همین گزارش خواهید دید. مترجم).
ما بارِ دیگر به گرتا تونبری بازمیگردیم. با وجودِ این همه چیز او تأکید میکُند که هیچ فردی (از شرکت کنندگان در آکسیون جهانی کاروان صُمود) نمی بایست بهعنوان قٌربانی توصیف شود.
– ما خیلی خوب میدانستیم که چه کاری را آغاز کردهایم. آنها (اسرائیل) تهدیدها را از همان نخستین شب که از «بارسِلونا» (اسپانیا) حرکت کردیم آغاز نمودند، که با ما همانند تروریستها رفتار خواهند کرد. با اینحال من هرگز احساسِ تَرس یا شکست به خود راه ندادم.
روزها ی بعد از مصاحبه با گرتا تلفنی صحبت میکنیم. آن شب او خوب خوابید.
حالا گروگانها توسط حَماس آزاد شدهاند و چند صد نفر بیشتر، زندانیان فلسطینی نیز توسط اسرائیل آزاد گردیده اند. او (گرتا) از نحوه ی تصویرسازی واقعیّات در رسانهها انتقاد میکُند — همان چیزی که از آغاز هم وجود داشته بود.
– از دیدن تصاویر گروگانهای اسرائیلی که در خانه به آغوش خانوادههایشان بازمیگردند، خوشحال میشوَم.
امّا وقتی پای این موضوع در میان است باید به آن گزارش یکجانبه ی بسیار زیاد هم اشاره نمائیم. ما دربارهٔ ۲۰ گروگان اسرائیلی صحبت میکنیم، که بسیاری از آنها سربازان در ارتش بودهاند، و ۲۰۰۰ گروگان فلسطینی (آزاد شده) که بسیاری از آنها بدون محاکمه زندانی بودهاند. این اعداد و این عبارات تبعیض نژادیای را نشان میدهد که روزنامهنگاران در این مسیر هدایت میشوند.
در مورد توافق صُلح — گرتا تونبری چه میگوید؟
– این قطعن چیزی است که فلسطینیها می باید جشن بگیرند. اما ما دیگران باید فشار را افزایش دهیم تا اطمینان حاصل کنیم که یک آتشبَس طولانیمدت برقرار شود. اما از همه مُهمتر این است که تنها به آن اِکتفا نشوَد. فلسطین بایستی آزاد شود و از حقوق انسانیای که طبق حقوق بینالملل حق دارند برخوردار شود. صُلح بدون عدالت قطعن هدف نیست — و باید در اصولی که اساس جنبش ما هستند مُحکم بایستیم: اینکه همگان حقِ عدالت و آزادی دارند. اشغالگری همچنان ادامه دارد، دولت آپارتاید ادامه دارد، حَمله و سرکوب ها در کرانهٔ باختری ادامه دارد و بالاتر از همه ی اینها فلسطینیها باید بر سرنوشت خودشان تصمیم گیرنده باشند. اکنون تقریبن هیچ صدای فلسطینی در این موضوع شنیده نشده که طبیعتن نشاندهنده ی همان نژادپرستی است که همه چیز را در بر گرفته است.
او در پایان یادآوری میکُند: آتشبس مُنجر به تَوقُف خشونت نشده است.
– مردم (فلسطین) همچنان توسط نیروهای مورد پُشتیبانی اسرائیل کُشته میشوند و این فقط تَمرکُز را بیشتر میکند بر اینکه اکنون باید رَوَند برای مسئول دانستن اسرائیل در قبال جنایات جنگی شدید و نَسلکُشیای که مرتکب شدهاند — که همه ی ما مشاهده کرده ایم تشدید کنیم، زیرا دیگر هیچکس نمیتواند آن را اِنکار نماید.
###
دیدگاه «سعید محمودی» دربارهی حقایق حقوقی
پروفسور سعید محمودی، اُستاد بازنشستهی حقوق بینالملل از دانشگاه استکهلم (سوئد)، در گفتوگو با «آفتونبلادت» دربارهی وضعیت حقوقی حملههای اسرائیل به کشتیهای کومکرسان به غزه توضیح میدهد: به نظر من هیچ تردیدی وجود ندارد که اقدامات اسرائیل نقضِ آشکار قوانین بینالمللی است. این کشورهیچگونه حق قانونی برای جلوگیری از عبور کشتیها در آبهای بینالمللی را ندارد، چه رسد به اینکه آنها را مورد هدف قرار دهد یا توقیف کُند. او تأکید میکند که کشتیهای کومکرسان «به وضوح اهداف بشردوستانه دارند» و اینکه آنها در آبهای آزاد (نه در آبهای سرزمینی اسرائیل) حرکت میکردند، موضوع را از نظر حقوقی بسیار روشنتر میسازد.
پُرسش: آیا اسرائیل میتواند با استناد به دفاع از خود، حملات را توجیه کند؟
پاسخ: نَه، چون هیچ گونه تهدید فوری یا حملهای از سوی این کشتیها علیه اسرائیل وجود نداشته است. بر اساس منشور سازمان ملل، کشورها فقط در صورت حملهی مسلحانه حقِ دفاع از خود را دارند. بنابراین، اسرائیل نمیتواند از “حق دفاع پیشگیرانه” برای توجیه این اقدام استفاده کند. حتّا اگر این کشتیها میخواستند به غزه نزدیک شوند، باز هم تحت قوانین بینالمللی دریائی مُجاز بودند، تا زمانی که وارد آبهای سرزمینی اسرائیل نشوند.
پرسش: آیا اسرائیل میتواند به وضعیت جنگی إستناد کند؟
پاسخ: اسرائیل رَسمن در جنگ با غزه نیست، بلکه آن را سرزمینی تحت محاصره میداند. بنابراین هیچ وضعیت جنگی رسمی وجود ندارد که بتواند قوانین جنگ دریائی را فعّال نماید.
پرسش: پس این حملات چگونه طبقهبندی میشود؟
پاسخ: میتوان آن را به عنوان اقدام تجاوزکارانه یا جنایت جنگی توصیف کرد، به ویژه چون علیه غیرنظامیان و مأموریتهای بشردوستانه انجام شده است. در بدترین حالت، میتوان این اقدامات را با دُزدی دریائی دولتی (استیت پایراسی) مقایسه کرد، چون اسرائیل بدون هیچ مجوز قانونی به کشتیهای غیرنظامی هجوم بُرده است.
دربارهی جامعهی بینالمللی
سعید محمودی می گوید: واکُنش جامعهی بینالمللی تاکنون بسیار ضعیف و ناکارآمد بوده است. اروپا میتوانست با اقداماتی مانند تحریم اقتصادی یا قطع روابط دیپلماتیک، فشار وارد کند. اما تا امروز بیشتر کشورها فقط ابراز نگرانی کردهاند. شورای أمنیت سازمان ملل به دلیل وِتوی آمریکا، در عمل فَلج شده است. زیرا، هرگونه تلاش برای محکومکردن اسرائیل در شورای امنیت با وتوی آمریکا روبهرو میشود. این نشان میدهد که سیستم فعلی سازمان ملل در محافظت از غیرنظامیان ناکارآمد می باشد.
در باره ی واکنش جهانی و مسئولیت کشورها
سعید محمودی ادامه می دهد: اگر جامعهی جهانی در برابر چنین اقداماتی سکوت کند، در واقع به کشورهای قدرتمند اجازه میدهد که هر کاری بخواهند در دریاهای آزاد انجام دهند. این نقض کامل اصل بُنیادین آزادی کشتیرانی است. اصلِ آزادی عبور و مرور در آبهای بینالمللی؛ یکی از ستونهای اصلی حقوق بینالملل دریائی است که در کُنوانسیون ۱۹۸۲ میلادی حقوق دریاها آمده است. بر اساس این توافقنامه، هیچ کشوری اجازه ندارد مانع عبور کشتیهای غیرنظامی در آبهای آزاد شَوَد، مگر در مواردی بسیار خاص؛ مانند قاچاقِ اسلحه و بَرده. در مورد کشتیهای کومکرسان به غزه، هیچکدام از این شرایط وجود ندارد. آنها فقط حامل غذا، دارو و اِمدادگران بودند، نَه تسلیحات نظامی.
در باره ی تأثیر بر اعتبار اسرائیل
سعید محمودی میگوید: اسرائیل با این اقدامات، بیش از هر چیز به اعتبار خود آسیب زده است. حتی کشورهائی که معمولن از اسرائیل حمایت میکُنند، این بار از شدّت عَمل و بیاعتنائیاش به قوانین بینالمللی شگفتزدهاند. چندین کشور اروپائی (از جمله ایتالیا و اسپانیا) پس از حملات سپتامبر۲۰۲۵، برای نخستین بار دربارهی اعزام کشتیهای نظامی خود برای محافظت از کاروانهای بشردوستانه صحبت می کنند، اقدامی که در تاریخ معاصر بیسابقه بوده و این نشانهی روشنی است که صبر اروپا به پایان رسیده است.
پرسش: آیا امکان پیگردِ حقوقی وجود دارد؟
پاسخ: بله، دستِکم در تئوری. کشورهائی که اتباع شان در این حملات کُشته یا مجروح شدهاند میتوانند پروندهای علیه اسرائیل در «دادگاه بینالمللی دادگستری/ آی.ثی.جی» یا «دیوان کیفری بینالمللی/ آی.ثی.ثی» مطرح نمایند. اما در عمل، این رَوَندها بسیار زمانبَر هستند و نیاز به اِرادهی سیاسی دارند. امّا متأسفانه، سیاست اغلب بر عدالت پیشی میگیرد.
در باره ی بُعد انسانی و اخلاقی
سعید محمودی تأکید می نماید که ما نباید فقط از زاویهی حقوقی به این مسئله نگاه کنیم، زیرا در پُشت هر کِشتی، صدها انسان قرار دارند که با هدف یاری رسانی به مَردم تحت محاصره، جان خود را به خطر انداختهاند. وقتی چنین مأموریتهائی هدف حمله قرار میگیرند، در واقع انسانیّت مورد هدف گرفته میشود. نوارغزّه سالهاست در مُحاصرهی شدید از لحاظ کمبود غذا، دارو، سوخت و آب آشامیدنی قرار دارد. از این جَنبه، حمله به کشتیهائی که حامل کومکهای حیاتی هستند، از نظر اخلاقی غیرقابل توجیه می باشد.
در باره ی مسئولیّت اُروپا
در پایان، سعید محمودی جامعهی اروپا را فَرا میخواند که از «کلمات» فراتر رود، زیرا تنها بیانیه و ابراز نگرانی دیگر کافی نیست. اروپا می باید از ابزارهای قانونی خود از جمله، تحریم تسلیحاتی، تعلیق همکاریهای نظامی، و حمایت از پیگرد بینالمللی مسئولان را مورد استفاده قرار دهد.
منبع: نشریه سوئدی آفتون بِلادِت/ ۱۵ اُکتبر ۲۰۲۵
www.aftonbladet.se/nyheter/a/0VM0qo/greta-thunberg-berattar-om-skrackdygnen-i-israeliskt-fangelse