نویسنده: هاسّه-نیما گُلکار
در دهه ی ۱۳۱۹ خورشیدی-اسلامی پس از مجبور کردن رضا شاه پهلوی [پدر محمد رضا شاه] به خلع یَد توسط انگلستان که از کرُسی قدرت به زیر کشیده شد؛ تا اوائل دهه ی ۱۳۲۹ فضای باز سیاسی در شرائط آن روز کشور ایجاد گردید. و این باعث شد که جنبش چپ امکان فعالیت آزاد سیاسی را بدست آورد. در آن زمان دو سازمان دانشجوئی بزرگ و نیرومند یکی وابسته به “حزب توده” بازوی کمکی شوروی و دیگری متعلق به “جبهه ملی ایران” هوادار محمد مصدق که دولت او بوسیله ی کودتای خونین مشترک آمریکا – انگلیس در بیست و هشتم مرداد ماه ۱۳۳۲ سرنگون گردید؛ فعالیت داشتند.
در روز ۱۶ آذر ماه ۱۳۳۲ قرار بود که معاون ریاست جمهوری آمریکا ریچارد نیکسون در سفر رسمی برای گرفتن دکترای افتخاری حقوق در دانشگاه تهران وارد ایران شود. به همین دلیل دانشجویان دانشکده ی فنّی تظاهرات اعتراض آمیزی در یک روز پیش از این مراسم؛ برگزار کردند که با دخالت نیروهای ارتش و گارد سلطنتی رژیم دیکتاتوری شاه برای ترساندن و حتا سرکوب و خفه کردن جنبش دانشجوئی؛ دانشگاه را زیر محاصره ی خود در آورده و بر روی دانشجویان مُعترض آتش گشوده شد که این باعث زخمی شدن و دستگیری صدها نفر و کُشته شدن سه دانشجو (احمد قندچی – مهدی شریعت رضوی – مصطفی بزرگ نیا) گردید.
پس از این حادثه ی خونین بود که کُنفدراسیون جهانی و نیرومند دانشجویان ایرانی در خارج از کشور [بین سال های ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷] مُتشکل از گرایش های گوناگون سیاسی؛ این روز را “روز دانشجو” نامید و از آن سال تا کنون جنبش دانشجوئی در ایران و خارج از کشور؛ بزرگداشتِ این روز را جشن می گیرد.
دولت سرمایه داری فاشیستی اسلامی–شیعی حاکم بر ایران؛ کوتاه زمانی پس از بدست گرفتن قدرت در سال ۱۳۵۷ تلاش در تصاحب، نفوذ و اسلامیزه کردن جنبش دانشجوئی نمود و برای رسیدن به همین اهداف، چندین سال با نام ” انقلاب فرهنگی” تمامی مراکز دانشگاهی و مدارس آموزش عالی بسته شد. چندین سال پس از این نیز در سال ۱۳۷۸ نیروهای پولیس امنیتی با لباس شخصی به خوابگاه های دانشجوئی دانشگاه تهران به گونه ای وحشیانه همچون رژیم شاه هجوم آوردند، دانشجویان را مورد آزار و اذیّت قرار دادند که در آن صدها نفر زخمی و دستگیر و هفت نفر کُشته شدند.
جنبش دانشجوئی چپ در ایران همواره پُشتیبان جنبش کارگری بوده و هست. امّا از لحاظ تاریخی با توجه به ماهیّت روشنفکری و طبقاتیِ جنبش دانشجوئی در سراسر جهان؛ رفتار سیاسی نا پایدار و دارای حرکتی نوَسانی بین طبقه ی کارگر و طبقه ی بورژوازی در رفت و آمد بوده است. امروزه با وجود پراکندگی؛ جنبش دانشجوئی چپ و آنارشیستی همواره در صفِ مقاومت مردمی بر علیه هر گونه دیکتاتوری حضور داشته و برای آزادی، برابری و عدالت مبارزه می نمایند. جنبش دانشجوئی ایران با وجود گذشت تمامی این سال های تاریک؛ همواره بر روی پاهایِ ضعیف خود تا کنون ایستادگی نموده است.
مبارزه و مقاومت همچنان ادامه دارد!
پایدار باد همبستگی و مبارزات عادلانه ی کارگران و دانشجویان!

