نویسنده: ضرغام
سینما آریانا، این بنای قدیمی کابل که از دهه ۱۹۶۰ میزبان هزاران نفر بود، جایی که مردم در تاریکی سالن جمع میشدند، داستانهای مشترک میدیدند، میخندیدند، گریه میکردند و برای لحظهای از زنجیرهای روزمره آزاد میشدند،حالا زیر تیغ بولدوزرها نابود شده. طالبان، این حکومت مذهبی سلسلهمراتبی، تصمیم گرفتهاند به جایش یک مرکز خرید تجاری بسازند. یک بازار مدرن، پر از ویترینهای مصرفی، جایی که مردم به جای نشستن کنار هم و به اشتراک گذاشتن خیال، مجبورند بخرند، بفروشند و در چرخه بیپایان کالاها بچرخند.
این ویرانی نه فقط حمله به یک ساختمان تاریخی است، بلکه نمادی از همدستی دو نیروی سرکوبگر: (قدرت دولتی مذهبی) و (سرمایهداری مصرفی).
طالبان با ایدئولوژی سختگیرانهشان، سالها پیش سینما را تعطیل کردند چون تصاویر متحرک را حرام میدانستند. حالا که دیگر نیازی به نمایش فیلم نیست، چرا نگهش دارند؟ بهتر است آن را به سود تبدیل کنند. یک مرکز تجاری نه تنها درآمد میآورد، بلکه مردم را به مصرفکنندگان منفعل تبدیل میکند؛ دقیقا همان چیزی که هر حکومتی، چه مذهبی چه سکولار، برای کنترل بهتر نیاز دارد.
این سینما در جنگهای داخلی دهه ۱۹۹۰ ویران شد، اما مردم و هنرمندان (با کمک فرانسویها در ۲۰۰۴) آن را بازسازی کردند. چرا؟ چون فضاهای فرهنگی مانند سینما، مکانهای خودجوش آزادی بودند. جایی بدون سلسلهمراتب اجباری، بدون اجبار به خرید یا اطاعت از قوانین الهی/دولتی.
مردم خودشان انتخاب میکردند چه ببینند، چه حس کنند. اما حال، در عصر طالبان، فرهنگ باید قربانی توسعه شود. توسعهای که همیشه به نفع دلالان سرمایه هست:
سرمایهگذاران خصوصی که با حکومت همکاری میکنند تا زمینهای عمومی را به مال خصوصی تبدیل کنند.
این جایگزینی سینما با مال، دقیقا منطق سرمایهداری است که هر فضای آزاد را به کالا تبدیل میکند. هنر، خیال، همبستگی جمعی؛ همه اینها تهدیدی برای نظم هستند. چون در سینما، مردم میتوانستند دنیاهای دیگری تصور کنند، دنیایی بدون حاکمان، بدون بازار اجباری. حالا به جایش، یک مال: جایی که همه چیز قیمت دارد، و آزادی فقط در انتخاب بین برندها خلاصه میشود.
طالبان فکر میکنند این کار مدرنسازی است، اما این مدرنسازی دروغین، همان مدرنیتهای است که در سراسر جهان فضاهای عمومی را نابود میکند تا سود بیشتر بسازد. هیچ حکومتی؛ نه مذهبی، نه لیبرال تحمل فضاهای واقعا آزاد را ندارد.
ما علیه این هستیم: علیه دولت که فرهنگ را سرکوب میکند، و علیه سرمایه که آن را میبلعد.
آریانا رفت، اما خاطرهاش میماند. خاطرهای از اینکه زندگی میتواند بدون ارباب و بدون بازار باشد. تا وقتی مردم این را به یاد داشته باشند، مبارزه علیه هر نوع سلطه ادامه دارد.




