By Hasse-Nima Golkar بنابر گزارش شبکه های اجتماعی امروز هجدهم آبان ماه ۱۴۰۱ اعتراضات انقلابی مردم در بیشتر شهر ها (محل های کار، تحصیل و…) به ویژه در بزرگداشت چهلمین روز کُشته شدن «خدانور لَجه ای» در شهر زاهدان واقع در منطقه ی سیستان و بلوچستان (جنوب شرق ایران) ادامه ی تظاهرات و اعتصابات همچنان…
By Hasse-Nima Golkar هجدهم آبان ماه ۱۳۱۷ آغاز ترور و وحشت با شکستن شیشه ی مغازه ها و تخریب محل مسکونی یهودی ها در آلمان فاشیستی زیر رهبری آدولف هیتلر است. در طی دو شبانه روز مغازه ها ی متعلق به آن ها و سپس غارت و چپاول آن ادامه یافت. انسان های بسیاری قتل…
By Hasse-Nima Golkar فدراسیون عصر آنارشیسم همراه با دیگر رفقای آنارشیست درتظاهرات پانزدهم آبان ماه ۱۴۰۱ در شهر بروکسل ( بلژیک) در دفاع و همبستگی با جنبش انقلابی «زن-زندگی-آزادی» و بر علیه دولت فاشیستی اسلامی – شیعی حاکم بر ایران شرکت نمودند. سازماندهندگان این آکسیون به آنارشیست ها اجازه ندادند که شعارهای «نَه سلطنت نَه…
وقتی نمیتوانم چیزی بگویم، یا اینکه گفتن جرم است و بی معنا، هذیان میگویم و کلمات را گریان میکنم درگیر زمان درگیر زندهگی درگیر آنچه به ما سخت میگذرد با قلب گرم و خونچکان با تیغهای سرد و تیز یک لحظه را به دست ستم میزنیم نفس جریان درد موج طوفانهای زمستانی از برگ خزان…
پَرچم سه رنگ شیروخورشید نشان، نماینده ی نظرات اکثریت قاطع مردم ایران نمی باشد! دست از فریبکاری برداریم و اینگونه القاء نکنیم که گویا «پرچم سه رنگ (سبز-سفید-سرخ) شیرو خورشید نشان»، پرچم اکثریت قاطع مردم ساکن در جغرافیای سیاسی کنونی ایران می باشد. تاریخ واقعی و نه حُقنه ای حدود یکصد و هفتاد و چهار…
دوستان و همرزمان عزیزم ، با سپاس از مهر و نگرانی های شما،موظفم اعلام کنم که حالم خوب است و همچنان با تمام توان برای رسیدن به آرزوهای مشترکمان، ساخت جهانی بدون شکنجه گاه و چوبه های دار، بدون زندانی و اعدامی ، بدون فقر ، تبعیض و بیدادگری_جهانی آزاد با مردمی که در امنیت…
کومار کومار کومار! انکار میکنند همچنان سرخیِ خون و طلای آفتاب را مرگ نه شکست که سر برافراشته تاراسرآسابودن یقیناً به ز سر برافراشتگانِ گورِ تاریخِ تلخ گذر گدازه بود و یاران سربهسر جانفشان شک نه اشکِ شوقیست گاه از شکوهِ راه اشکِ شوقیست گاه سرشاریِ شوقِ میراثِ بی ثروتانِ تاریخ: شادی مبارزه برای زندگی…
این خون سرخ توست که بیرون میزند از سلول تا کف خیابان تا باریکترین کوچههای شهر تا اتاقی مسلول در محلهای که روی نقشهی شهرداری نیست و انگار هرگز نبوده است. خون تو از «نبوده است» میزند بیرون صورت حضار را رنگین میکند رنگین میکند از سرخ بر گونههای باد کردهیشان – دست میگذارند در…