چرا به ستمهای روزمرهٔ حکومت کمتوجهم ولی سلطنتطلبی در کانون توجهم قرار گرفته است؟ در زمانهٔ ما همهچیز رفتهرفته سطحی و تا حد ابلهانهای ساده میشود. موسیقی که گوش میکنیم از لحاظ ظرافت و هنرمندی حتی به موتزارت و باخ نزدیک هم نیست. فیلمهای جدید با آن همه تکنولوژی به گرد پای فیلمهای سیاه و…
غناهایی دهشتناک، با تغزلی سرمه کشیده، سرمهگانی از جنس درد، از خانواده فغان، از سرتیره بغضِ کودک کار این شهر بی مَهان. آه از زوال عقل، خنیاگر سنگفرش های ماتم فشان. و عشق و عدل، چون ماهِ تف شده از سراپرده تاریکی های این ثروت زدگان بی رحم و بی امان. از این جامعه می…
به زیرِ پرچمِ شب، دست در گره بستند دو دل، دو شعلهی سرکش، به آتشی رَستند نه تاج خواست دلِشان، نه تخت، نه فرمانی ز دود و خشم زمانه، چو کوه بنشستند یکی زِ نسلِ شرارت، یکی زِ خاک امید درونِ آتش و باروت به هم دل بستند به کوچههای سکوت، نامهی جنون خواندند به…
نویسنده:رنزو نواتوره (آندرهآ امِدِئو شِیرو). آنارشیسم فردگرایانه، آنگونه که ما درک میکنیم — و میگویم «ما»، چون گروهی از رفقا نیز همینگونه میاندیشند — با هر نظام فکری بسته و هر مدرسهی علمی یا آکادمیک، با هر نوع اخلاق دینی و جزم گرا، و حتی با هر گونه ابتذالِ عقلانیِ آکادمیزه نیز،دشمن است. هر شکلی…
این پرسش، اغلب توسط براندازان و مخالفین سر سخت دول اشغالگر شرق بیان می شود، پرسشگر از جمهوری اسلامی ،روسیه، ،چین،افغانستان، لبنان، یمن،عراق و … گذشته، و برای دفاع از ساختار دولتی،پناه بر غرب میبرد!. این پرسش، سطحیترین برداشت از نقد آنارشیستی به دولت است چرا که مسئله ما نه فقط با دیکتاتوریها، که با…
رنزو نواتوره، شاعر و اندیشمند ایتالیایی اوایل قرن بیستم، یکی از چهرههای متمایز در تقاطع هنر و آنارشیسم است؛ شخصیتی که میان شور شاعرانه و عصیان سیاسی، راهی منحصر به فرد گشود. در روزگاری که اروپا زیر سایه جنگ، سرکوب و ایدئولوژیهای سختگیر میزیست، نواتوره از فردیت، تخیل و آفرینش بهمثابه کنشی رهاییبخش سخن گفت.…
ما دشمنِ نامهای مقدسیم، نه به قانون تعظیم میکنیم، نه به خدا ،نه به میهن و نه به جماعتی که دستبهسینه، آیندهشان را به تکرار گذشته میسپارند. ما فرزندان شبهای بیپرچم، با شعلههای بیصدا در سینههامان، بتی اگر باشد، از خنده ساختهایم. میخندیم،با دهانی باز، به ترسهای موروثی، به کتابهای قانون. به مرزهایی که با…
گروههای همبستگی بهنسبت اندازهی کوچکشان میتوانند توان و قدرت بالایی داشته باشند. بر خلاف ساختارهای بالا به پایین، آنها برای سازگاری با هر موقعیتی منعطف هستند، چرا که نیاز ندارند که تصمیماتشان را از خلال پروسهای پیچیده برای تصویبشدن بگذرانند و تمام مشارکتکنندگان میتوانند بدون اینکه منتظر دستورات بمانند، متناسب با شرایط کنشی انجام دهند؛…