از ویژه گیهای فلسفه آنارشیسم ارتباط آن با منش فرد و اختیارش و رابطه مستقیمش با هنر است و اکنون جا دارد در موردش صحبت کنیم… تعریفی از آن بدست دهیم . امپرسیونیست ها این پاسخ را در آثار خویش به مخاطبان داده اند… جا دارد آنارشیستها نیز از هنر نهفته در این فلسفه صحبت…
فدراسیون سندیکاهای کارگری آمریکا و کانادا در سال 1884 ماده هشت ساعت کار روزانه را برای کارگران تصویب کرد. همزمان با تصویب این ماده حقوقی جنبش کارگری در این قاره متبلور و رایکالیزه شد. انتخاب اول ماه مه بنا بر تصمیم فدراسیون فوق بود که در نظر داشت در اول ماه مه 1886 اولین تظاهرات…
کلمەی «آنارشی» (Anarchy) از ریشەی یونانی است. پیشوند an (یا a) به معنای «نفی»، «فقدان»، و «نبود» بعلاوەی Archos که به معنای «حکمران»، «مدیر»، «رئیس»، «فرماندار»، و یا «سلطەگر» است. و یا آنگونه که Peter Kropotkin میگوید، آنارشی از ریشەی یونانی و به معنای «مخالف سلطەگر» است.
پرودون در انقلاب سال ۱۸۴۸پاریس شرکت جست و بزودی از مجمع ملی کناره گرفت! وی به سرعت دریافت که فعالیت پارلمانی، فرد را از دسترس مردم دور میکند و از این روی وقت خود را در این سال اغلب صرف نگارش در سلسله مقالات (مردم، نماینده مردم، دوست مردم) کرد که یکی پس از دیگری…
اما بی شک حاد ترین مسئله برای سازمان، فقدان جانشینی نسل جوانتر بود : اعضا سازمان هنوز به شدت، به جنگ های داخلی وابسته بودند. CNT در اسپانیا، شرکت در سندیکاهای عمودی فرانکیستی را رد کرد (۱)؛ امری که تماس با کارگران جوان و در نتیجه جذب آنها را مشکل می کرد. مثال گویا ی…
به عبارت دیگر، آنارشیسم تعریفی است برای مقاومت در برابر ظلم و استثمار، تعریفی برای نشان دادن تجربه ی کارگران، تجزیه و تحلیلی برای نشان اینکه چرا سیستم کنونی اشتباه است و همچنین تعریفی است برای امیدها و آرزوهای ما برای آیندەای بهتر. این مبارزه ها سال ها قبل از آنکه آنارشیسم نامیده شود، وجود…
آری. تمام شاخه های آنارشیسم مخالف کاپیتالیسم هستند. چراکه کاپیتالیسم بر ظلم و استثمار پایه گذاری شده است. آنارشیست ها این “طرز تفکر که انسان نمی تواند با دیگران همکاری کند مگر آنکه ارباب زورگویی درصدی از تولیدات او را برای خود بردارد” را رد می کنند و باور دارند که در یک جامعه ی…
سوسياليسم ليبرتاريائی تعابیر بسیار متفاوتی دارد، اما معنای اصلی اش در مخالفت با انواع گرایشات بوروکراتيک درون يک جامعه هيرارشيک که درجستجوی سطوح عالی تری از کنترل بر کار، حيات اجتماعی، و مناسبات شخصی هستند، استوار است. برای این تفسير، عبارتِ “بوروکراسی” به انواعی از سامانه های نهادینی ارجاع می دهد که توسط آن یک…