Henri Arvon (1914 – 1992) is a French (right-leaning liberal) writer and historian of ideas. He has written many books on the history of anarchism and the libertarian movement and marxism . #HenriArvon ؛ مورخ اندیشه؛ صاحب کتاب « #آنارشیسم »، « #لنین »، «زیبایی شناسی مارکسیستی»), 1914م. 1992م. #آنارشیسم #هانری_آرون #برگردان فارسی #علی_اصغر_شمیم البته…
دولتها با ایجاد نیاز اجباری و محدودیت بر مردم نوعی از زور و اقتدار شان را به نمایش میگذارند. حکومت طالبان البته مانند دیگر عملکردهایش بیرحمانهتر، با پیچیدهسازی روند بوروکراسی، میخواهد اقتدار شان را به رخ بکشانند و بر رنج مردم بیفزایند. وقتی به صفهای طولانی و هزار نفری پشت دروازههای ریاست پاسپورت، ریاست ثبت…
۱- به لحاظ کمی ما مردم مخالف جمهوری اسلامی ایران در اکثریت مطلق هستیم و طرفداران وابسته و مزدور ( مواجب بگیر) حکومت چند درصدی بیشتر نیستند؛ بنابراین ما مردم در همۀ نقاط ایران حضور داریم و این یعنی در هر نقطهای از جغرافیای ایران میتوانیم طرفداران رژیم را شناسایی و آنها را خنثی و…
آنارشیسم ، مَنفیّـتی است در برابر سُلطه بماهو سُلطه ؛ که در مقام روش ، دربردارنده ی ضدیتِ رادیکال با ماهیتِ سلطه ، و در مقام منش ، در بردارنده ی عصیان بر تمام تَعَیُـناتِ سلطه است. هسته ی آنارشیسم ، مُطلقیّتِ آزادیِ انسان است که نه صرفا در تضاد با تعیُّناتِ خاص سلطه ،…
پس از انحلال رئال سوسیالیسم ، یا بهتر است بگوییم ادغام آن با سیستم حاکم، جنبش های آنارشیستی که دارای قدمتی برابر با رئال سوسیالیسم هستند و ریشه آنها را می توان در انقلاب فرانسه یافت، شایسته ارزیابی مجدد هستند. امروزه بهتر فهمیده می شود که اندیشمندان شناخته شده آنارشیسم مانند پرودون، باکونین و کروپوتکین…
متولد سال ۱۳۷۹ هستم اما بسیار بیشتر از سنم به نظر میرسم. در کودکی هم مانند یک بزرگسال باید کار میکردم. هر بار که برادر بزرگم به مادرم حمله میکرد و برای پول مواد او را کتک میزد میفهمیدم که به اندازهی کافی برای آوردن پول تلاش نکردهام. هر چقدر هم تلاش میکردم دستمزد یک…
متولد ۱۳۸۰ هستم. هنوز هم با دیدن آتش بوی مادرم را استشمام میکنم. من و خواهرم هر دو شش ساله بودیم وقتی مادرم از دست کتکخوردنهای بیپایان و تهمتهای پدرم، روی خودش بنزین ریخت و تا همسایه ها به او رسیدند دیگر چیزی از مادرم به جا نمانده بود. پدرم نیز کم نیاورد و ما…
متولد اواخر دهه شصت هستم. پدرم از زندانیان سیاسی چپ دهه شصت بوده و نطفه من در ملاقاتهای زندان بسته میشود. بعد از آزادی که حالا من دوسالهام، با اینکه تحصیلکرده بود، به دلیل سابقهی سیاسیاش مجبور بود سراغ کارهای دیگری برود. مادرم تاب نیاورد و بدون اینکه چیزی بگوید مرا در پارک کنار خانه…