گاهی برای درک حقیقت نیاز مند آنیم که در قالب یک داستان ان را بیان کنیم تا که بدانیم چگونه زنی بنام فرنگیس به نیلوانا مادر پاول ، قهرمان کتاب مادر ماکسیم گورکی، بدیل و چون ققنوسی از نو متولد می شود . داستان از این قرار است که زن جوانی بنام فرنگیس در یک…
به افغان فغان بسست نابکاران آغاز عصرست عصر ما تا که شهرِ خسته خنده ببیند بر لب به دستش بچیند هر دم میوۀ کار روبهرویتان رهبران تا روزِ پرشورِ شورا ایستادهایم سراسر اگرچه برابر آهن و آهک و آه اگرچه برابر خون برادر نهایت آغاز عصرست عصر ما عصر بی سرور بیاید بپاید به حکممان…
ابتهاج برای من یک سرنمون است نه یک شخص. ابتهاج واقعاً کارهایی دارد که از نظر تکنیک و انسجام و ایجاد نابهنگامیهای ادبی درخور توجه باشد اما بستر و زمینۀ مجموعۀ آثار او بسیار تهی، بسیار فقیر، بسیار دور از جغرافیای کنونی زندگی و جدای از بافت زبانی زندگی معاصر است. ابتهاج همعصر ما نیست…
در طول دهه ۱۹۵۰، جنبش آنارشیستی به طور فعال علیه دولت باتيستا مبارزه کرد. آنارشیستها در کنار گروه های مختلف چریکی، از جمله با شرکت در جنبش ۲۶ جولای، با دیکتاتوری جنگیدند. هنگامی که در سال ۱۹۵۹، فیدل کاسترو یک دولت استالینیستی را روی کار آورد، آزار و اذیت آزادیخواهان آغاز شد.ابتدا کمونیستها آنارکوسندیکالیستها را…
«پس این مردمان بدوی بودند که به آرامی از معصومیت حیوانی خود عبور کرده و خدایان را خلق کردند. پس از خلق آنها، بدون درک اینکه خود خلقشان کرده اند، شروع به پرستش آن ها کردند. آنها را موجودیت های واقعی که ابدأ برتر از خودشان هستند فرض کردند؛ برایشان قدرت مطلق قائل شدند و…
در یازده ماهی که طالبان بر افغانستان حاکم بوده است تغییرات زیادی به وجود آمد. یکی از آن تغییرات فرو نشستن ترس مردم از طالبان است که اکنون با تجربه کردن انواع اعتراضات و برخوردها با طالبان به وجود آمده است. اعتراضاتی که متاسفانه سرکوب شد و هنوز تمرکز اصلی طالبان بر معترضان آن است.…
آنارکوفمینیستهای شیکاگو ترجمه: سولماز اسکندری ما آنارکوفمینیسم را موضع رادیکال نهایی و ضروری در این برهه از تاریخ جهان می دانیم، بسیار رادیکال تر از هر شکلی از مارکسیسم. ما معتقدیم که جنبش انقلابی زنان نباید نباید بقایای ساختار قدرت تحت سلطه مردان یعنی خود دولت را تقلید کرد، بلکه باید آن را تماما نابود…
نوشته: Andy Carloff ترجمه: سولماز اسکندری یک انقلابی واقعی دو دانش مهم را با خود حمل میکند: آنطور که هست، و آنطور که میتواند باشد. ذهن یک متفکر رادیکال آنقدر حساس است که درد هر قشر اجتماعی را احساس کند. فلسفه چنین فردی گسترده و باز است و همه احتمالات را در نظر میگیرد و…