ببین که زنم من که جنبش منم من به طبع و تنم من چنین سرکشم که بی رهبرم من که بی سرورم من که سوداسرم من چنین سرکشم به شوق و به باران به لبخندِ یاران به پاسِ بهاران چنین سرکشم نه رنگست نشانم نه قوم و زبانم که جنگست جهانم چنین سرکشم سلاحم نه…