به افغان فغان بسست نابکاران آغاز عصرست عصر ما تا که شهرِ خسته خنده ببیند بر لب به دستش بچیند هر دم میوۀ کار روبهرویتان رهبران تا روزِ پرشورِ شورا ایستادهایم سراسر اگرچه برابر آهن و آهک و آه اگرچه برابر خون برادر نهایت آغاز عصرست عصر ما عصر بی سرور بیاید بپاید به حکممان…