• جنایت بزرگ

    جنایت بزرگ

    همه شاد بودند آن دو از همه شاد تر اما من شاد ترین بودم من نبودم آن دو با هم خوابیدند نه بیدار بودند خفتگان بیدار آن لحظه آن بوسه بوسه ها شاید و اسپرمی که در رحم مادر خزید و جنایت بزرگ اتفاق افتاد من هست شدم من دیدم من فقر را دیدم فقر…

  • صبح

    صبح

    بیا بیا با من هم صدا شو بیا فریاد بزنیم که صبح خواهد آمد حتی از پس بلندترین شب سال حتی در طولانی ترین زمستان صبح خواهد آمد بیدار شو برخیز بیا به پیشواز صبح صبح برویم صبح که بیاید گل های لاله در دامنه کوهساران خواهند درخشید صبح که بیاید دختران جوان با موهای…