بنای ظلم میکنم به دست خود که من زنم به شور و خشمِ در تنم چنین جوانه میزنم بنای ظلم میکنیم بنای عدل میشود بنای نو که بشکند بنای قبل میشود بنای ظلم میکنم به بانگِ رعد این چُنین که تیرگی شکسته شد که سر زند ز تن طنین بنای ظلم میکنیم که سبزه از…
Anarcho_Ai Lyrics: Anarcho_G @ritm_anarchy به اتمامِ دولت جهانی جدید و بازار کار و چنین بندگی مصمم چنانیم که لرزد ز ترس چه شیخ و چه قاضی به سرکردگی شود چون رها تا ز هر ایدهای تن ببین شوقِ هر «تن» ز آزادِ «من» شود چون رها ببین شوقِ «تن»ها ز آزادِ «من» به یادِ…
در این نیمه شب شرعی در این هاویه ی فاضلاب در رخوت و بیزاریِ بین دو خواب در جمجمه هایمان کز کرده ایم و دیگر چیزی نیست جز تهوع و تکه ای نان برای خوردن قرص ها و تولیدِ مثلِِِ ِ انبوهِ تسلیم شدگان ِ الاهیِ جوال در ادامه یِ این ادامه یِ ادامه دار…
بعد از خمیازه ی کرگدن شعر تو ما ماندیم و تکرار تو تکلم تیغ شکست ما ماندیم و لکنت خودکار و گردن های کلفت و خایه های جفت دیگر قبر تو را نمی شکنند بالای سرت خرزهره کاشته اند و عده ای هنوز برای تو فاتحه می خوانند !! شاعران در کارگاه دست آموز شدند…
خاورمیانه در خون است و زمینِ بازی خطرناکیست که ما از بدو تولد در آن باخته ایم و حالا هیچ چیزی برایمان نمانده حتی خدایی که فحشش دهیم و این انتهای به فاک نشستن است کنار جماعتی کمی معترض منبع: صفحه فیسبوک فرزان الف
گاه و خون مردگی ذهن نیش خورده و فکر به پارگی پارگی در تاویل زندگی پارگی در وسط بیهودگی بیهوده حرف از زندگی و پاره شدن حرف از بیهودگی اینجا سر همین سطر شعر پاره می شود منبع: صفحه فیسبوک فرزان الف
انتظار انتظار انتظار…انتظار لعنتی انگار هیچ وقت تمامی ندارد منتظر که؟ منتظر چه؟ شاید انتظار می کشم برای انتظار یا… بالاخره راهی خواهم شد در جاده ای که کسی در آن سویش منتظرم نیست شاید به دشتی رسیدم دشتی که در آن دختران آفتاب و صحرا در شب های پرستاره دنبال تک ستاره شانند شاید…
خسته ام از حرف های باد هوا من دلم یه شکم سیر گریه می خواد پس کو اون وعده های سر خرمن پس چرا منجی لعنتی نمیاد من می خوام که کمی نفس بکشم از توهم آزادی خسته شدم شکل کرمی ته کفش خدا له شدم،خسته و زبون بسته شدم از خودم،از تو،از خدات از…
در طول اتاق پرسه زدن پرسه ، فرار ، تشویش در گوشه ی حمام فکر شدن فکر ، دوش تصویر : غمگین و آرزوی رفتن با کف و آب و آخر _ شب غلتیدن و جبر مرور کردن ها گاهی روز ها این چنین ام منبع: صفحه فیسبوک فرزان الف
کسوف شده چشمهاشان را می مالند یک « هیچ مطمئن » با ارزش تر از یک « چیز نامطمئن » بر زبان ها میچرخد و عده ای حواسشان به گردیِ زمین نیست نماز می خوانند رو به آسمانی که در آن گردی زمین به حواس پنجگانه قابل تشخیص نبوده است! منبع: صفحه فیسبوک فرزان الف