میپرسیدم و از آسمان میگفتند گاه از مائدۀ اندکِ زمین. کوفتن میخی برای خانهای و بذر و خوشهای که به هر کجا همین است و بس و گنجینهای به خاک، مدفونِ قرون که دسترنجِ نامآورترینِ زحمتکشان خواهد شد. اکنونم تنها قابِ عکسیست یکّه پنجرۀ خانه بی نان و شرابی که بی نان و شرابی در…