به زیرِ پرچمِ شب، دست در گره بستند دو دل، دو شعلهی سرکش، به آتشی رَستند نه تاج خواست دلِشان، نه تخت، نه فرمانی ز دود و خشم زمانه، چو کوه بنشستند یکی زِ نسلِ شرارت، یکی زِ خاک امید درونِ آتش و باروت به هم دل بستند به کوچههای سکوت، نامهی جنون خواندند به…
عشقهاي قوي , نشان از بيقراري دريا ي پر اشوب دارند/ .خروشان ،/ پر شور و شر ،/سهمگين و بيكران . و به مانند امواج بلندش , پر شكوه , هراس افرين و هولناك / و از اين روست كه عشق ،وحشت و هراس بر دل عاشقان مي پاشد ..و انبوه ي از تشويش ,,,,…