• زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۸ )

    متولد سال ۱۳۷۹ هستم اما بسیار بیشتر از سنم به نظر می‌رسم. در کودکی هم مانند یک بزرگسال باید کار می‌کردم. هر بار که برادر بزرگم به مادرم حمله می‌کرد و برای پول مواد او را کتک می‌زد می‌فهمیدم که به اندازه‌ی کافی برای آوردن پول تلاش نکرده‌ام. هر چقدر هم تلاش می‌کردم دستمزد یک…

  • سیستم نوین خودمختاری زاپاتیستا در چیاپاس – مکزیک + متن انگلیسی – پی دی اف

    سیستم نوین خودمختاری زاپاتیستا در چیاپاس – مکزیک + متن انگلیسی – پی دی اف

    Translated by Hasse-Nima Golkar سیستم نوین خودمختاری زاپاتیستا تلاش می نمایم تا برای شما چگونگی استقلال در ساختار نوین و بازسازماندهی در جامعه های خودمختار زاپاتیستا را تشریح نمایم. و در فرصت دیگری، توضیحات بیشتری در باره ی جزئیات ارزیابی های انتقادی از شهرداری های خودمختار «م.ا.رِ.ز» و شوراهای حکومت خوب «ج.ب.گ» – چه خوب…

  • آرمیتا گراوَند همچون مَهسا-ژینا امینی در تهران – ایران به قتل رسید!

    آرمیتا گراوَند همچون مَهسا-ژینا امینی در تهران – ایران به قتل رسید!

    By Hasse-Nima Golkar برپایه ی گزارش رسانه های اجتماعی، حکومت اسلامی فاشیستی – تروریستی حاکم بر جغرافیای ایران؛ یک دختر ۱۷ ساله به نام «آرمیتا گراوَند» ساکن تهران را بخاطر “عدم رعایت حجاب اجباری اسلامی”، دُرست همانند «مهسا (ژینا) أمینی» به قتل رسانده است. آرمیتا متولد ۱۳ فروردین ماه ۱۳۸۵ با همراهی دوستانش در راهِ…

  • زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۶ )

    زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۶ )

    متولد ۱۳۸۰ هستم. هنوز هم با دیدن آتش بوی مادرم را استشمام میکنم. من و خواهرم هر دو شش ساله بودیم وقتی مادرم از دست کتک‌خوردن‌های بی‌پایان و تهمت‌های پدرم، روی خودش بنزین ریخت و تا همسایه ها به او رسیدند دیگر چیزی از مادرم به جا نمانده بود. پدرم نیز کم نیاورد و ما…

  • Biography of Anarchist Fighters of Iran’s Geography (No. 6)

    Biography of Anarchist Fighters of Iran’s Geography (No. 6)

    I was born in 2001. I still smell my mother whenever I see fire. My sister and I were both six years old when my mother, due to my father’s endless beatings and accusations, poured gasoline on herself. By the time the neighbors reached her, there was nothing left of my mother. My father didn’t…

  • فراخوان برای مقابله با معامله‌گری غیرانسانی و ضد قیام زن-زندگی-آزادی بین دولت سوئد و ایران

    فراخوان برای مقابله با معامله‌گری غیرانسانی و ضد قیام زن-زندگی-آزادی بین دولت سوئد و ایران

    یک ‌سال پیش در روز ٢ اُکتبر ٢٠٢٢، بدنبال ادامه قیام ژینا، جنبش انقلابی «زن – زندگی – آزادی»، و قتل‌عام مردم بلوچستان توسط رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ایران در «جمعه خونین زاهدان»، گروهی از مردم آزادی‌خواه و انقلابی در مقابل لانه‌ی جاسوسی به اصطلاح سفارت این حکومت فاشیستی جمهوری اسلامی ایران در استکهلم دست…

  • زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۵ )

    زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۵ )

    متولد اواخر دهه شصت هستم. پدرم از زندانیان سیاسی چپ دهه شصت بوده و نطفه من در ملاقات‌های زندان بسته میشود. بعد از آزادی که حالا من دوساله‌ام، با اینکه تحصیل‌کرده بود، به دلیل سابقه‌ی سیاسی‌اش مجبور بود سراغ کارهای دیگری برود. مادرم تاب نیاورد و بدون اینکه چیزی بگوید مرا در پارک کنار خانه…

  • Biography of Anarchist Fighters of Iran’s Geography (No. 5)

    Biography of Anarchist Fighters of Iran’s Geography (No. 5)

    I was born in the late 1980s. My father was a left-wing political prisoner in the 80s, and I was conceived during the prison visits. After my father’s release when I was two years old, even though he was educated, he had to go to other jobs because of his political background. My mother couldn’t…

  • یادِ تمامی مبارزین آنارشیست  و دیگر آزادیخواهان در سراسر جهان گرامی باد!

    یادِ تمامی مبارزین آنارشیست و دیگر آزادیخواهان در سراسر جهان گرامی باد!

    Translated by Hasse-Nima Golkar Author: Nick Heath / July 6, 2009 یادداشت:  فانیا آنیسووا بارون (۱۸۷۷-۱۹۲۱)، یکی از هزاران آنارشیست مُبارزی بود که به خاطر آرمانِ های انسان گرایانه و برای ساختن جامعه ای آزادی مَنِش و برابر به کشور خود بازگشت، امّا گرفتار خشونت دیکتاتوریِ “حزب کمونیست – بولشویک” در روسیّه – شوروی قرار…

  • زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۴ )

    زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۴ )

    متولد ۱۳۷۸ هستم. شش ماهه بودم که پدرم در حین کار از بالای ساختمانی پایین افتاد و فوت کرد. چون بیمه نبود، و ما هم بشدت فقیر بودیم، مادرم به اصرار دایی‌ام با مردی که اعتیاد داشت ازدواج کرد. مادرم نیز به مواد مخدر روی آورد‌. برای دو سال مرا به خانواده پدربزرگم سپردند و…

  • زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۳ )

    زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۳ )

    همیشه در اقلیت بودم. زبانی، جنسی، جنسیتی، فکری، اتنیکی و… در حاشیۀ حاشیۀ به اصطلاح کشور به دنیا آمدن و رنگ آب و غذا ندیدن برایم تا زمان رفتن به استان‌های دیگر چیز معمولی بود. تجاوز آخوند فامیل به من برایم معنایی نداشت تا زمانی که به نوجوانی و جوانی رسیدم و فهمیدم چه بلایی…

  • Biography of Anarchist Fighters of Iran’s Geography (No. 2)

    Biography of Anarchist Fighters of Iran’s Geography (No. 2)

    I was born in 2003. I do not know my father. I wish I didn’t know my mother. It is not strange for a country girl to become a woman at the age of ten, at least not around us. Becoming a woman means being rented for a month’s worth of food. In the many…

  • زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۲ )

    زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۲ )

    من متولد ۱۳۸۱ هستم. پدر خود را ندیدم. ای کاش مادرم را هم نمی‌دیدم. برای یک دختر شهرستانی در ده سالگی زن شدن چیز عجیبی نیست. حداقل در اطراف ما اینگونه نیست. زن شدن یعنی تو را برای پولی در حد غذای ماهیانه کرایه بدهند. بسیاری از کتابها را که می‌خواندم احساس میکردم نویسنده مرا…

  • Biography of Anarchist Fighters of Iran’s Geography (No. 1)

    Biography of Anarchist Fighters of Iran’s Geography (No. 1)

    I was born in 2004. Like many other comrades, I don’t know in which hospital I was born. But the hellish city where I grew up is clipped to Khuzestan province. Like my other comrades, my first prison was family, and I learned the struggle bit by bit from there. My uncle killed my older…

  • زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۱ )

    زندگینامه مبارزان آنارشیست جغرافیای ایران ( شماره ۱ )

    متولد ۱۳۸۲ هستم. مانند خیلی از رفقای دیگر نمی‌دانم در کدام بیمارستان متولد شده‌ام. اما شهر جهنمی‌ای که در آن بزرگ شدم به استان خوزستان سنجاق شده است. همانند دیگر رفقای خودم، اولین زندان برای من خانواده بود و من مبارزه را ذره‌ذره از همانجا آموختم. خواهر بزرگترم توسط دایی‌ام کشته شده بود و برای…

  • سُهیل عربی: تعرّض از دید ما،تعرّض از دید آنها!

    سُهیل عربی: تعرّض از دید ما،تعرّض از دید آنها!

    تعرض از دید ما _ تعرض از دید آنها! : سال ۹۶ ،هنگامی که در بند هفت زندان اوین محبوس بودم،یک همبندی ارمنی داشتیم که به دلیل تبلیغ دین مسیحیت( اهدای چند جلد انجیل به دوستانش) محکوم به تحمل حبس شده بود،خیلی انسان آرام و متینی بود،هر بار که او را می دیدم در حال…

  • شمع‌هایی در دل تاریکی!

    شمع‌هایی در دل تاریکی!

    گرسنه‌گی و مرگ را بر سکوت علیه استبداد ترجیح داده‌اند، تا صدای عدالت را فریاد بزنند. دختران مهاجر و تبعیدی‌ای که طعم تلخ زندان و شکنجه‌های روحی و روانی حکومت امارت اسلامی (طالبان) را چشیده‌اند، اما مبارزه را ادامه می‌دهند. چند روز است که تمنا زریاب پریانی با شماری از زنان و مردان در پیوند…

  • کمپ اعتراضی و اعتصاب غذا در کُلن – آلمان

    کمپ اعتراضی و اعتصاب غذا در کُلن – آلمان

    جمعه ۱ سپتامبر در ساعت ۱۵ خیمه تحصن و اعتصاب غذا برپا خواهیم کرد. باهم یکصدا شوییم، تا افغانستان به عنوان کشوری که در آن آپارتايد جنسیتی برقرار است، رسمیت پیدا کند! دو سال است که ما زیر شکنجه و رنج و خشونت قرار داریم؛ زنان افغانستان بخاطر جنسیت شان از حقوق انسانی شان محروم…

  • پاسخ سُهیل عربی به “سالومه سیّد نیا”: نَه تاج پرستان و نه عمامه پرستان هیچ یک هنرمندی همچون احمد شاملو نداشته اند!

    پاسخ سُهیل عربی به “سالومه سیّد نیا”: نَه تاج پرستان و نه عمامه پرستان هیچ یک هنرمندی همچون احمد شاملو نداشته اند!

    پاسخ سُهیل عربی به “سالومه سید نیا”: نَه تاج پرستان و نه عمامه پرستان هیچ یک هنرمندی همچون احمد شاملو نداشته اند! ++++ پدرش در کتابخانه معروفشان سه هزار جلد کتاب داشت اما خودش به زور چند عمل جراحی زیبایی و رشوه دادن به مافیای بازیگری ،پست ترین نقش‌ها را در چند سریال خیلی ضعیف…

  • کودتای خونین ۱۳۳۲ در ایران

    کودتای خونین ۱۳۳۲ در ایران

    By Hasse-Nima Golkar بیستو هشتم مُرداد ۱۳۳۲ سالگرد کودتای خونین و مُشترک ایالات متحده آمریکا (سیا) و انگلستان (اِم.آی.۶) زیر نام “عملیات آژاکس” بر علیه دولت محمد مُصدق در ایران: محمد رضا پهلوی دیکتاتور، به قدرت مُطلقه ی سلطنتی بازگشت و بدینوسیله مخالفت خود را علیه قانون اساسی ای که مردم ایران در انقلاب دمکراتیک…